تجربه کاربریطراحی شناختی

شناخت انسان و تأثیر آن بر تجربه کاربری

تفاوت اصلی میان انسان و سایر موجودات، توانایی شناخت و درک هوشی است. انسان با استفاده از شناخت و درک، قادر است با محیط اطراف خود  ارتباط برقرار کند و تجربیات زندگی خود را شکل دهد. در زمینه طراحی سامانه‌ها و اپلیکیشن‌ها، شناخت انسان و درک از رفتارهایش اساسی‌ترین عامل در ایجاد تجربه کاربری موثر و موفق می‌باشد.

 

یکی از مولفه‌های مهم شناخت انسان، درک و تعامل با ویژگی‌های مختلف محیط است. انسان با توجه به تجربیات گذشته، زمینه‌ای برای درک محیط اطرافش ایجاد می‌کند. این درک، از طریق حواس و پردازش اطلاعات در مغز انسان شکل می‌گیرد. این پردازش اطلاعات به انسان امکان می‌دهد تا اطلاعات دریافتی را تفسیر کرده و بر اساس آن‌ها تصمیماتی اتخاذ کند. این تفسیر اطلاعات و درک محیط، تأثیر مستقیمی بر تجربه کاربری انسان در تعامل با سامانه‌ها و اپلیکیشن‌ها دارد.

در این راستا، مفهوم پایه‌ای “تجربه کاربری” مرتبط با تجربه کاربر در تعامل با یک محصول یا سامانه است. تجربه کاربری شامل تمامی احساسات، انطباقات، و تجربیاتی است که کاربر در اثر تعامل با محصول یا سامانه دارد. این تجربه توسط مجموعه‌ای از عوامل مختلف ایجاد می‌شود، که شناخت انسان یکی از مهم‌ترین آنهاست.

شناخت انسان تأثیر بسزایی بر تجربه کاربری دارد زیرا این شناخت می‌تواند اطلاعاتی را که توسط کاربر دریافت می‌شود را تفسیر کند و به سامانه امکان بدهد تا بهترین واکنش را ارائه دهد. به طور مثال، اگر یک سامانه، میزان شناخت کاربر را در دریافت و پردازش اطلاعات ارتباطی اشتباه تشخیص دهد، ممکن است باعث بروز خطاها و اشکالات در تجربه کاربری شود.

عوامل مختلفی از جمله طراحی رابط کاربری، سرعت واکنش سامانه، و پیام‌رسانی مناسب، می‌توانند تحت تأثیر شناخت انسان، بهبود یا تضعیف تجربه کاربری را به وجود آورند. به عنوان مثال، طراحی یک رابط کاربری کارا و موازنه شده می‌تواند تجربه کاربری را بهبود بخشد، در حالی که سرعت واکنش پایین یا پیام‌رسانی ناکافی می‌تواند باعث ایجاد اندوه و ناراحتی در کاربر شود.

در نتیجه، شناخت انسان و درک عمیق از رفتارها، نیازها، و ترجیحات کاربران، به طراحان و توسعه‌دهندگان سامانه‌ها و اپلیکیشن‌ها کمک می‌کند تا تجربه کاربری را بهبود بخشند و سامانه‌هایی را ارائه دهند که به طور بهتری با نیازهای انسان هماهنگ شده باشند.

نمایش بیشتر

مریم امیدی

گرافیک رو تا مقطع ارشد خوندم ولی همیشه حوزه‌های بین رشته‌ای برام جذابتر بودن. شروع کردم به تجربه کردن تا یاد بگیرم و یاد گرفتم هر دانشی که به بازکردن گره‌ای از زندگی انسانها کمک کنه و تجربه بهتری از زندگی رو رقم بزنه، نوعی دیزاینه. و علوم شناختی مثل دریچه ای هست بین دیزاین و انسان و هرچه که بتونه کمک کنه تا خودمون رو بهتر بشناسیم. وقتی وارد دنیای تجربه کاربری شدم تازه فهمیدم چه وسعت ناشناخته‌ای برای پیداکردن مسئله‌های واقعی و راه‌حل‌های کاربردی وجود داره. تلفیق تجربه کاربری با دانش علوم شناختی شیرین‌ترین بخش زندگی منه. هنوز اول راهم و در حال یادگرفتنم. از اندوه، اندیشه بسازیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا